دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد چند صباحی بود که زمزمه ی دلم این بیت از حضرت خواجه بود، ولی یه جورایی با مذاق و مرام عاشقیم جور در نمی اومدچرا که بشدت معتقدم اصولا خود دلدار مگه از تو جداست که بخواد پیام و سلامی بفرسته ؟!؟!؟! مگه نه اینه که شب و روزت رو یاد او برات لبریز از امید به زندگی کرده پس دیگه جایی برای شکایت نمی مونه.و همین فکر بودن دائمی تو در کنار دلم باعث بوجود اومدن معصومیتی ناب از جنس بلور عشقت توی دلم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بسیجی یار سررسید امیران متلب نویس آموزش ترخیص کالا